و من اميدوارم که خداي تبارک و تعالي ما را بيدار کند و افراد ملت ما را بيدار کند. آنهايي که در خواب هستند، آنهايي که باز هم خواب مي‏بينند، آنهايي که خواب امريکا را مي‏بينند خدا بيدارشان کند ...

شما مي‏گوييد که ما با يک کسي که خرد کرده است مسلمين را و به اسلام هيچ اعتقاد ندارد و هر روز زورش برسد اسلام را زيرپا مي‏مالد و منهدم مي‏کند، ما با او بنشينيم و دست دوستي بدهيم و بعد هم بگوييم که «سَلَّمَکُمُ اللّه‏» ! اين چه منطقي است؟ منطق اسلام اين است؟! شما اسلامشناسها اين را منطق اسلام مي‏دانيد؟! خداوند اصلاحتان کند ان‏شاءاللّه‏. من اميدوارم

 

 

 

 

آري اسلام ايران غير از اسلام آنان است که از مهره‏هاي امريکا چون سادات و بگين پشتيباني مي‏کنند و در مقابل فرمان خداي متعال با دشمنان اسلام دست دوستي مي‏دهند و براي تفرقه بين مسلمين، از هيچ افترا و کوششي دريغ نمي‏کنند ...

آمريکا که در هر فسادي دست دارد ـ و همزمان با هجوم همه جانب?اسرائيل جاني، به مسلمين در فلسطين و لبنان عزيز، و همزمان با طرح جنايتکاران? اسرائيل براي انتقال پايتخت خود به بيت‏المقدس، و گسترش جنايات و کشتار وحشيان? مسلمانان آواره از وطن خويش، و در وقتي که مسلمانان بيشتر از هر زمان احتياج به وحدت کلمه دارند، سادات، اين نوکر خيانتکار امريکا و دوست و برادر بگين و شاه مخلوع معدوم، و صدام، آن خادم سرسپرد? امريکا، دست به تفرقه‏افکني مسلمانان زده‏اند، از هيچ جنايتي در اين راه که ارباب جنايتکارشان امر نموده است، فروگذار نمي‏کنند. امريکا با حمله‏هاي پياپي به ايران و فرستادن جاسوسان براي شکست دادن انقلاب اسلامي ما و توطئه با سادات براي ايجاد اختلاف و تبليغات سوء و پخش اکاذيب و افترا به متصديان حکومت اسلامي از طريق عراق، از آن قماش است. مسلمين بايد به خيانت اين سرسپردگان امريکا به اسلام و مسلمين توجه داشته باشند.

امريکا دشمن شمار? يک مردم محروم و مستضعف جهان است. امريکا براي سيطر? سياسي و اقتصادي و فرهنگي و نظامي خويش بر جهان زير سلطه، از هيچ جنايتي خودداري نمي‏نمايد. امريکا مردم مظلوم جهان را با تبليغات وسيعش که به وسيل? صهيونيسم بين‏الملل سازماندهي مي‏گردد، استثمار مي‏نمايد. امريکا با ايادي مرموز و خيانتکارش، چنان خون مردم بي‏پناه را مي‏مکد که گويي در جهان هيچ کس جز او و اقمارش حق حيات ندارند.

بايد بدانند که ايران کشوري است که رسماً با امريکا مي‏جنگد، و شهداي ما، اين جوانان و دلاوران ارتش و سپاه از ايران و اسلام عزيز در مقابل امريکا دفاع مي‏کنند. پس ذکر اين مسئله ضروري است که درگيريهاي غرب کشور عزيز ما درگيريهايي است از جانب امريکا که گروههاي از خدا بي‏خبر وابسته، هر روز ما را با آن مواجه کرده‏اند ، و اين به محتواي انقلاب اسلامي ما مربوط مي‏شود که بر پاي? استقلال واقعي بنا گشته است. چه اگر ما با امريکا و يا ساير ابرقدرتها و قدرتها کنار آمده بوديم، گرفتار اين مصايب نبوديم؛ ولي مردم ما ديگر به هيچ وجه حاضر نيستند تن به خواري و ذلت دهند و مرگ سرخ را به زندگي ننگين ترجيح مي‏دهند.

ما براي کشته شدن حاضريم و با خداي خويش عهد نموده‏ايم که دنباله‏رويِ امام خود سيدالشهدا باشيم. اي مسلماناني که در کنار خان? خدا به دعا نشسته‏ايد، به ايستادگان در مقابل امريکا و ساير ابرقدرتها دعا کنيد و بدانيد که ما با عراق جنگي نداريم و مردم عراق پشتيبان انقلاب اسلامي ما هستند، ما با امريکا در ستيزيم. و امروز دست امريکا از آستين دولت عراق بيرون آمده است و به اميد خدا اين ستيز تا استقلال واقعي ادامه دارد که بارها گفته‏ام ما مرد جنگيم و تسليم براي مسلمان معنا ندارد. اي کشورهاي بي‏طرف! شما را به شهادت مي‏طلبيم که امريکا قصد نابودي ما را دارد. کمي به خود آييد و ما را در هدفمان کمک کنيد. ما به شرق و غرب و به شوروي وامريکا پشت کرده‏ايم تا خود، کشور خود را اداره کنيم. آيا حق است تا اين چنين مورد هجوم شرق و غرب واقع شويم؟ با اوضاع فعلي جهان اين يک استثناي تاريخي است که با مرگ و شهادت و شکست ما، مطمئناً هدف ما شکست نمي‏خورد. 21/06/1359

 

 

نبايد ما فراموش کنيم که در جنگ با امريکا هستيم. ما در جنگ با امريکا و تفاله‏هاي امريکا[هستيم]، اين تفاله‏هايي که قالب زدند خودشان را و ما غفلت کرديم، الآن هم هستند.

بيجهت نيست که در آن نطقهاي با اجتماع زياد روز عاشورا سوت مي‏زنند و کف مي‏زنند. امام مظلوم ما به شهادت رسيده، روز شهادت امام مظلوم ما، پاي نطق و سخنراني يک نفر آدمي که با آنها دوست است کف مي‏زنند و سوت مي‏کشند و امريکا را از ياد مي‏برند. خط اين بود که اصلاً امريکامنسي بشود. يک دسته شوروي را طرح مي‏کردند تا امريکا منسي بشود، يک دسته «اللّه‏ اکبر» را کنار مي‏گذاشتند، سوت مي‏زدند و کف مي‏زدند آن هم روز عاشورا. خط اين بود که اين قضي? مرگ بر امريکا منسي بشود.

حالا هم من به اين آقاياني که اهل سدادند، اهل صلاحند، منتها اعوجاج فکري دارند،[مي‏گويم که]امريکا براي شما هيچ فايده‏اي ندارد، ديگر گذشت آن‏وقت. امروز آني که براي شما براي دينتان براي دنياتان فايده دارند اين ملت‏اند، اين ملت پابرهنه است.

آن ملت سرمايه‏دار هم به درد شما نمي‏خوردند، آنها همه براي خودشان مي‏کشند، شماها را مي‏خواهند آلت دست قرار بدهند.

 

 

 

ما از نظامي امريکا و از حصر اقتصادي‏اش هيچ باکي نداريم. و گمان نکنيد که موفق بشود آن به اينکه يک دخالت نظامي بکند. و اجازه بدهد ملت امريکا و مجلس امريکا به اينکه دخالت نظامي بکند. براي اينکه مي‏داند ملت امريکا که دخالت نظامي به ضرر ملت امريکاست و به ضرر دولت امريکا است. و از حصر اقتصادي هم ابداً خوفي نداشته باشيد. براي اينکه ملتهاي ديگر و دولتهاي ديگر تابع امريکا نيستند.

درِ دنيا به روي ما بسته نخواهد شد. ما خدا را داريم. درِ دنيا به روي ما بسته بشود، در رحمت خدا به روي ما باز است. ما براي خدا مي‏خواهيم اقدام کنيم. ما قيام کرديم براي خداي تبارک و تعالي. ما ديديم که ظلم در اين مملکت هست. ما ديديم که چپاولگري در اين مملکت هست. ما ديديم که مستکبران، مستضعفان را دارند از بين مي‏برند. قيام کرديم. ما براي خدا قيام کرديم.

درِ همه ممالک هم به روي ما بسته بشود، درِ رحمت خدا به روي ما باز است. و ما اتکال به رحمت خدا و اتکال به قدرت خدا مي‏کنيم. و شما قدرتمند باشيد و به پيش برويد.

 

 

 

بايد مردم توجه کنند که کاري بزرگ انجام داده‏اند و دشمن هم براي شکست آنها از هيچ کوششي دريغ نمي‏کند. مردم بايد محکم و استوار براي آزادي و استقلال بايستند، اگر ما دستمان را به سوي امريکا و يا شوروي دراز کنيم، آسوده تا آخر زندگي مي‏کنيم، ولي مردم ما که اين را نمي‏خواهند، پس بايد اين توطئه‏ها را کم و زياد تحمل کنند.

 

 

 

 

 

جهانخواران که با نامهاي پرزرق و برق و شعارهاي طرفداري از حقوق بشر و صلح دوستي و آرامش جهان و طرفداري از توده‏هاي کارگر و کشاورز به جان جهانيان مظلوم افتاده و فساد و ترور و قتل و غارت را در صحن? گيتي روزافزون مي‏کنند و از بيداري مظلومان و ستمديدگان جهان در طول تاريخ خطر را از نزديک مي‏بينند، به فکر اغفال آنان افتاده‏اند. و رفت و آمدها براي برچيدن سلاحهاي مخرب که جهان را تهديد مي‏کند جز شعاري بيش نتواند بود. کدام عاقل است که باور کند اينان از اينگونه مسائل صرف نظر نمايند و به حال بشريت رحم کنند! بعيد نيست که امريکا از اين ملاقاتها و مذاکره‏ها دو مقصود داشته باشد: يکي اغفال جهانيان و جلب نظر آنان، و به خاموشي کشاندن شعله‏هايي که در دل مظلومان جهان بر ضد منافع نامشروع اين ابرمتجاوز افروخته شده و رو به افزايش است. و ديگر اغفال شوروي و همدستان و همداستانانش تا برتري اتمي خود را حفظ کند. بايد مظلومان جهان بيدار و هوشيار باشند و از اين توطئه‏ها و حيله‏ها گول نخورند؛ و به فعاليت خود در راه رسيدن به آزادي و خروج از قيد و بندهاي استعماري و استثماري ادامه دهند. و بدانند که اينان با شعار طرفداري از حقوق بشر بزرگترين پايمال کنندگان حقوق انسانها هستند و در رسيدن به اهداف ظالمان? خود هيچ گاه غفلت نمي‏کنند و از هيچ جنايتي دريغ ندارند.

آنان که به خيال خود براي ايران دل مي‏سوزانند و به ادعاي واهي براي ملت ايران غمناکند، ايراني را مي‏خواهند که مستشاران امريکا گردانندگان آن باشند. ايرانِ وابسته و دلبسته به اجنبي را مي‏خواهند. ايران زمان پهلوي را که غرق فساد اخلاقي و بر باد ده شرف انساني بود را مي‏خواهند. ايراني را که سرپرستش مظلومان را غارت کند و جيب آنان را پر کند و سرمايه‏هايش در خدمت طبقات مرفه و بالانشين باشد، و مستمندان و کوخ‏نشينان در فقر و محروميت بسوزند و هيچ کس به فکر آنان نباشد. و بالاخره ايراني را مي‏خواهند که به اصطلاح شخص اولش در مقابل رئيس جمهور امريکا چون دريوزگان، گردن کج کند تا مظلومان را پايمال کند. آن روز ايران را مستقل و زنده مي‏دانند، و امروز که به برکت اسلام جوانان و کودکان و پيران و خردسالان از هر طبقه بيدار و متحول شدند و هم? قيد و بندهاي استعماري و استثماري را بريدند و با مشت گره کرده امريکا و اذناب او را از کشور راندند ايران را مرده و وابسته مي‏دانند! و شما ملت عظيم‏الشأن هستيد که بايد چون کوه سر به فلک کشيده در مقابل هم? مشکلات بايستيد و خداوند تعالي با شماست.

 

 

 

01/01/1364

بنابراين، ما بايد استقامت کنيم و آن چيزي که نگراني پيغمبر هست که نبادا ملتش استقامت نکنند و اين امر خدا را اطاعت نکنند، بايد ما کاري بکنيم که اين نگراني نگذاريم در حق ما ثابت بشود. و من از خداي تبارک و تعالي مي‏خواهم که هم? اين قشرهاي ملت را از مجروحين، مصدومين، شهدا و خانواده‏هاي اينها و مفقودين ما و اسراي ما، همه اينها را هم سالم نگه دارد و شهداي ما را بيامرزد و در جوار خودش نعمت عنايت کند و اينهاي ديگر هم سالم نگه دارد و به پيروزي برسند و ان‏شاءاللّه‏ اسراي ما و مفقودين ما هم به وطن خودشان برگردند و ملت ما هم با قدرت و قوّت پيش برود و هيچ از اين نوع چيزها باک نداشته باشد. چيزي است که بر ملت ـ بر ملت بيدار ـ ثابت شده است که مي‏خواهي بيدار باشي، مي‏خواهي مستقل باشي، بايد جورش را بکشي! مي‏خواهي ذليل باشي؟ برو پيوند کن با امريکا، هم? اين حرفها تمام مي‏شود، جنگ هيچ نمي‏شود؛ پيوند کن با شوروي، باز هم نمي‏شود! اما چي؟ اين است که يک ملت عقب‏ماند? توسري‏خورد? ضعيف و تا آخر. اما وقتي بخواهي، يک ملتي بخواهد سر بلند باشد، بخواهد ارزش داشته باشد، اين ديگر نبايد فکر اين باشد که ما حالا اين ارزشي که داريم، ببينيم به انداز? اين هست که ماستمان گران باشد! يا دوغمان چه باشد! اگر اينطور است، که ما از حالا هم رفتيم. اما مي‏بينيم اينجور نيستند، ملت ما الحمدللّه‏ اينطور نيست

 

 

 

 

15/05/1359

توطئ? خارجي عليه افراد نيست. افراد قابل توطئه نيستند، عليه اسلام است. افراد قابل نيستند که امريکا توطئه کند به ضد اين آدم، يا توطئه کند به ضد آن آدم. امريکا مي‏فهمد چه هست. امريکا به ضد اسلام است. او از اسلام صدمه خورده است، نه از افراد، نه از فرد؛ او از اسلام سيلي خورده است، او از ملتي که مي‏گويد «اسلام» سيلي خورده است؛ نه از من سيلي خورده و نه از آقاي رئيس‏جمهور سيلي خورده و نه از اشخاصي که در مجلس هستند و نه دولتها، هيچ کدام، از اينها سيلي نخورده است. از اين زاغه‏نشين‏ها سيلي خورده، از اين ملت سيلي خورده. و او در صدد است. اگر توطئه کند، بر ضد ملت توطئه مي‏کند، نه اينکه بر ضد من يا بر ضد تو يا بر ضد او. خير، اين حرفها نيست در کار.

نبايد گول بخوريم از امريکا و از اين مجالسي که درست کرده‏اند و تعزيه گرداني مي‏کنند براي خوردن ما، از آنها گول بخوريم. هر کس بايد خودش قيام[کند]، مسلمين بايد خودشان قيام کنند در مقابل اينها. دنبال اين نباشند که دولتهايشان يک کاري بکنند. دولتها کاري نمي‏کنند. خودشان بايد بکنند. دنبال اين نباشند که در آغوش آن يکي برويم براي نگهداري ما از آن يکي. خير، همه گرگند و هم? شما را مي‏خورند. بايد خودتان حفظ کنيد. توجه به خدا بکنيد.

 

 

 

26/09/1358

ــ[اگر حکومت اسلامي بخواهد به اين ترتيبي که هست پيش برود طبيعي است که اکثريتي از کشورهاي جهان با او مخالف خواهندبود و جز با دشمني رفتار نخواهند کرد. بنابراين اساس روابط خارجي شما و دوستانتان به چه شکل است و آيا شما به دوستاني نيازمند هستيد در روابط خارجي يا خير؟]

ــاگر خارجيها بتوانند بفهمند، ادراک کنند مسائل ما را، همانطور که ملتها وقتي ادراک کردند و ادراک مي‏کنند با ما موافقند. دولتها هم اگر ادراک کنند که ما چه مي‏گوييم با ما موافقند. اگر مقصود از روابط آن روابطي است که تا حالا بين ايران و امريکا بوده است، در زمان شاه سابق بين ايران و امريکا بوده است، اين روابط نبوده است. اين يک آقايي بوده با نوکرش هر کاري مي‏خواسته، هر امري که مي‏کرده عمل مي‏کرده. ما چنانچه بخواهيم اسلام را پيش ببريم ديگر نبايد نوکر باشيم. اگر نوکر نباشيم رابطه‏اش را با ما قطع مي‏کند. ما از خدا مي‏خواهيم که رابطه قطع بشود. ما ذلت را نخواهيم پذيرفت براي خاطر اينکه يک رابطه با يک ابرقدرت داشته باشيم. شرافتي نيست رابطه داشتن با امثال امريکا. دولت امريکا يک شرافت انساني مع‏الأسف الآن ندارد که ما بخواهيم به واسط? آن شرافت انساني‏اش با آن رابطه داشته باشيم. دولتامريکا اين است که داريد مي‏بينيد که مظلوم را در هر جا پيدا مي‏کند پوست مي‏کند. هر جا بتواند مي‏رود و بمب سرشان مي‏ريزد. هر چه بتواند ذخاير ملتها را مي‏برد. مابخواهيم روابط با اينها داشته باشيم؟ بهتر اين است که ما با اينها روابط نداشته باشيم. بهتر اين است با آنهايي که مي‏خواهند ما را بچاپند رابطه نداشته باشيم تا يک وقتي که به خود بيايند و بفهمند شرق هم هست در عالم.

آن روزي که بفهمند که شرق هم يک جايي هست که تمدن از او پيش آنها رفته است و مع‏الأسف خود شرق هم خودش را گم کرده است، آن روز ما روابط ممکن است پيدا بکنيم. روابطي که متقابل باشد با هم. متعادل باشد با هم. و الاّ رابطه‏اي که اينطور باشد که سابق بود و آنطور باشد که اينها دلشان مي‏خواهد، ما همچو رابطه‏اي را مي‏خواهيم چه بکنيم؟

ما هرگز نمي‏خواهيم که رابطه با اينها داشته باشيم. نه با اينها، نه با هر کس که بخواهد تحميل به ما بکند. دول اسلامي با ما روابط دارند آن هم تا حدي که روي مصالح اسلامي، روي مصالح مسلمين باشد ما با آنها روابط داريم.

دولتي که بعد پيش مي‏آيد، تفاهم کند با ما. اينطور نباشد که من در کاخ سفيد نشستم وشما در کوخ نشستيد و کاخ‏نشين با کوخ‏نشين بايد ارباب و رعيت باشد. اگر اين کلمه را بردارند و ما را همانطور که هستيم بفهمند، ادراک کنند ما ها را، ما با آنها چرا رابطه نداشته باشيم؟ با دولت امريکاهم رابطه پيدا مي‏کنيم. با همه جا. و امااگر وضع اينطور باشد، ما مي‏خواهيم چه کنيم که پيشقدم بشويم براي اينکه نوکري کنيم؟! پيشقدم بشويم براي اينکه هم نوکري کنيم هم همه چيزمان را تقديم کنيم؟! آن‏وقت نوکر که مي‏گرفتند يک اجرتي به او مي‏دادند. اينها نوکر مي‏گيرند و همه چيزش را هم مي‏گيرند. ما مي‏خواهيم چه کنيم با اينها رابطه داشته باشيم؟ هيچ لازم نيست رابطه داشته باشيم.

 

 

 

08/09/1358

ــ[سياست جمهوري اسلامي ايران نسبت به دول اروپايي چيست؟ آيا فکر مي‏کنيد که کشورهاي اروپايي مي‏توانند به اقتصاد ايران کمک کنند؟ و اگر جواب مثبت باشد، شرايط ايران براي قبول اين کمک چيست؟]

ــما با هم? ملتهاي عالم مي‏خواهيم دوست باشيم. با هم? دولتهاي عالم به حسب طبع اولي مي‏خواهيم دوست باشيم. مي‏خواهيم که روابط حسنه، با احترام متقابل نسبت به همه داشته باشيم. مگر اينکه دولتهايي باشند که با ما خلاف رفتار کرده باشند و بخواهند به ما ظلم بکنند، تحميل بکنند، سلطه‏جويي کنند بر ما. که ما با آنها مخالف هستيم و هرگز اجازه نخواهيم داد که آنها دخالتي در مملکت ما بکنند و آن سلطه‏جوييهايي که آن وقت مي‏کردند، بکنند. و با آنها البته نمي‏توانيم روابط داشته باشيم.

 

 

 

سؤال:احساسات ضد امريکايي شديدي که در ايران ايجاد شده است و احساسات مشابه ضد ايراني که در امريکا هست حضرت امام آيند? روابط ايران و امريکا را در صورت حل شدن بحران فعلي چطور خواهند ديد؟ آيا دشمني بين دو کشور براي يک نسل و احساسات تند براي يک نسل ادامه خواهد داشت؟

ايد ما ببينيم چه جور حل مي‏شود قضايا. الآن ما نمي‏توانيم حدس بزنيم که چه جور حل مي‏شود تا پيش‏بيني کنيم که اگر حل شد چه خواهد شد.

 

يک وقت مي‏بينيد که حل مي‏شود به اين که ايشان نظامي مي‏آورد و ـ عرض مي‏کنم که ـ فرض کنيد حصار اقتصادي و انحصار اقتصادي، ما را به مضيقه قرار مي‏دهد و بعد هم با قلدري و با زور و با وادار کردن هم? کشورهايي که با او دوست هستند ما را منزوي مي‏کند و حل اين نيست، اين عقده زيادتر است، حل شدني نيست به اين معنا. يک وقت اين طور مي‏شود که آخرش ما نمي‏توانيم، قدرت نداريم که آن کاري را که مي‏خواهيم انجام بدهيم، اگر آن طور بشود، اين عقده باقي مي‏ماند و ديگر تا آخر هم قابل حل نيست

 

بنابراين، مسائل اين است، حل شدن به آن معنايي که ما مي‏خواهيم که نمي‏شود به اين طور راحت. ما آن طوري که مي‏خواهيم اين است که ايشان اين را بفرستند اين جا و آن جناياتي که به ما وارد شده به دست آنها، آن را جبران بکنند و چيزهايي که از ما بردند جبران بکنند، البته يک چيزهايش هم قابل جبران نيست براي اين که ما قريب صدهزار نفر شايد کشته داده باشيم اين ديگر قابل جبران نيست که بيايند آن را جبرانش بکنند نيروي جواني ما را، نيروي انساني ما را از بين بردند اين جبران شدني نيست. لکن آن مقداري که مي‏توانند جبران کنند آنهايي که از ايران به يغما بردند آنها را مي‏توانند جبران بکنند اگر جبران بکنند و توجه به اين داشته باشند که ديگر، اين عصر، عصر سابق نيست و ايران در اين زمان غير ايران است تا زمان رژيم سابق[ممکن است اختلاف حل شود].

 

اين را اگر بفهمند که نه، ايران وضعش وضعي شده است که ديگر زير بار اين طور مصائب نمي‏رود، آن وقت ممکن است که تعديل کنند افکار خودشان را، متنزل بشوند از آن چيزي که دارند و ـ دولت امريکا ـ ملت امريکا هم کارتري که ما با او خوب نيستيم کنار بگذارند و يک رئيس جمهور صحيحي سر کار بياورند آن وقت ممکن است که ايران هم وقتي ديد آنها نمي‏خواهند که به آن ظلمي بکنند با آنها هم روابط داشته باشد مثل اين که با ساير جاها روابط دارد.من ديگر جوابي ندارم.

 

 

و الآن يک جرياني در کار است ـ من الآن نمي‏خواهم اشخاص هيچ صحبتش بشود ـ اما جرياني هست در کار که اگر کسي توجه بکند به مسائلي که در اين اواخر هي پيش آوردند، در روزنامه‏هاي مختلف پيش آوردند، يک جرياني در کار است که آن جريان انسان را از اين معنا مي‏ترساند که بخواهد به طور خزنده اين کشور را باز هل بدهد طرف امريکا؛ بخواهند از اين راه پيش بروند. و اين يک مسئله‏اي است که به قدري اهميت دارد در نظر اسلام و بايد آن قدر اهميت داشته باشد در نظر شما فرماندهان و ديگران که اگر احتمال اين را بدهيد، بايد مقابلش بايستيد، نه اينکه اول يقين کنيد به اينکه مسئله اين طوري است. بعضي چيزهاست که اگر انسان احتمالش را بدهد، يک احتمال صحيحي بدهد، بايد دنبال کند او را و به آن اعتراض کند.

 

 

اينها مي‏خواهند يک هياهو راه بيندازند تا با امريکا روابط داشته باشيم و ما دست از صدام برداريم. و ما تا آخر ايستاده‏ايم و با امريکا روابط ايجاد نخواهيم کرد، مگر اين که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنيا نيايد در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خليج فارس دراز کند. مادامي‏کهامريکا اين طور است و آفريقاي جنوبي آن طور عمل مي‏کند[2]و اسرائيل هست، ما با آنها نمي‏توانيم زندگي بکنيم. اسرائيل آدم شدني نيست. مع ذلک مي‏بينيد شياطين، با اين که ما از بيست سال قبل و در زمان شاه فرياد زديم و مسلمين را به ادراک خطر اسرائيل دعوت کرديم، مي‏گويند: ايران با اسرائيل و امريکا رابطه دارد!

 

 

ملت شريف ايران، خبر قطع رابطه بين ايران و امريکا را دريافت کردم و اگر کارتر درعمر خود يک کار کرده باشد که بتوان گفت به خير و صلاح مظلوم است، همين قطع رابطه است. رابطه بين يک ملت بپا خاسته براي رهايي از چنگال چپاولگران بين‏المللي با يک چپاولگر عالَمخوار، هميشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما اين قطع رابطه را به فال نيک مي‏گيريم؛ چون که اين قطع رابطه دليلي بر قطع اميد امريکا از ايران است. ملت رزمند? ايران اين طليع? پيروزي نهايي را که ابرقدرت سفاکي را وادار به قطع رابطه ـ يعني خاتمه دادن به چپاولگريها ـ کرده است، اگر جشن بگيرد حق دارد. ما اميدواريم که نابودي سرسپردگاني مثل سادات و صدام حسين بزودي انجام گيرد و ملتهاي شريف اسلامي به اين انگلهاي خائن، آن کنند که ملت ما با محمدرضاي خائن کرد؛ و به دنبال آن براي آزاد زيستن و به استقلال تمام رسيدن، قطع روابط با ابرقدرتها خصوصاً امريکا نمايند. من کراراً گوشزد نموده‏ام که رابط? ما با امثال امريکا، رابط? ملت مظلوم با جهانخواران است.

 

 

 

توطئه‏هاي امريکا و ابرقدرتها

29/02/1358

دولت امريکا ما را[تهديد]کرده بود که اگر چنانچه اين اعدامها ادامه پيدا بکند، در روابط ايران با امريکا يک قدري خطر مي‏افتد، اي الهي که به خطر بيفتد! ما روابط با امريکا را مي‏خواهيم چه بکنيم. روابط ما با امريکا روابط يک مظلوم با يک ظالم است؛ روابط يک غارت شده با يک غارتگر است. ما مي‏خواهيم چه کنيم. آنها ميل دارند که با ما روابط آنها احتياج دارند که با ما روابط داشته باشند؛ ما چه احتياجي به امريکاداريم. امريکا آن طرف دنياست. آنها مي‏خواهند که بازار داشته باشند اينجا. آنها باز طمع دارند که نفت ما را بخورند. ما که، اسلام که، بنا ندارد که ظلم به ديگري بکند، مظلوم هم نخواهد شد